16 دسامبر 2022- دیابت نوع 1، از نظر اپیدمیولوژی، ژنتیک، علل احتمالی و همچنین سیر بیماری قبل و بعد از تشخیص، تفاوت های زیادی می تواند وجود داشته باشد.

در شصت و سومین کنگره انجمن غدد درون ریز اسپانیا (SEEN)، پرفسور ماریا خوزه ردوندو، مدیر تحقیقات در بخش دیابت و غدد درون ریز در بیمارستان کودکان تگزاس و کالج پزشکی بیلور در هیوستون، تگزاس، خاطرنشان کرد که بررسی این موضوع "سرنخ هایی" برای اجرای استراتژی های پزشکی دقیق در اختیار ما می گذارد. از نظر فیزیوپاتولوژیک، انواع مختلفی از دیابت نوع 1 وجود دارد که باید در رویکرد درمانی مد نظر قرار گیرند. هدف، توصیف این ناهمگونی برای کشف اتیوپاتوژنز زیربنایی آن است، به طوری که بتوان آندوتایپ ها را تعریف کرد و براین اساس پزشکی دقیقی را برای افراد مبتلا به این بیماری ارائه کرد. این پارادایمی است که انجمن اروپایی مطالعات دیابت (EASD)، انجمن دیابت آمریکا(ADA) و سایر سازمان‌ها آن را دنبال می کنند.

وی افزود که پیشرفت های قابل توجهی در شناخت عواملی که این تغییرات اپیدمیولوژیک و ژنتیکی را توضیح می دهند، صورت گرفته است. به عنوان مثال، به نظر می رسد فرآیندهای ایمنی در کودکانی که در سنین پایین به دیابت نوع 1 مبتلا می شوند، در مقایسه با کودکانی که در مراحل بعدی زندگی با این بیماری مواجه می شوند، متفاوت است.

ردوندو اشاره کرد که عوامل متابولیک نیز در ایجاد دیابت نوع 1 در نوجوانان و بزرگسالان دخیل هستند، و این ناهمگونی متابولیک جنبه بسیار مهمی است، زیرا ما در حال حاضر تنها از گلوکز برای تشخیص دیابت و به ویژه برای طبقه بندی آن به عنوان نوع 1 استفاده می کنیم، در حالی که سایر عوامل واقعا باید اندازه گیری شوند، مانند پپتید C، زیرا مشاهده شده است که افرادی با سطوح بالای این پپتید، شواهدی را ارائه می دهند که به دیابت نوع 2 نزدیک تر است و دارای ویژگی های غیر معمول برای دیابت نوع 1 است که بیشتر شبیه دیابت نوع 2 است (چاقی، سن بالاتر، فقدان عوامل ژنتیکی معمول مرتبط با دیابت نوع 1)".

طبقه بندی

پرفسور ردوندو اضافه کرد که این شواهد نیاز به بازنگری در طبقه بندی انواع مختلف دیابت را نشان می دهد. طبقه بندی کلی فعلی دیابت شامل: دیابت نوع 1، دیابت نوع 2، دیابت بارداری، دیابت تک ژنی (نوزادی)، و دیابت تک ژنی مرتبط با فیبروز کیستیک، پانکراتوژنیک، دیابت ناشی از استروئید و دیابت پس از پیوند است. با این حال، در کار بالینی، مواردی که تشخیص و طبقه بندی آن بسیار دشوار است، ظهور می یابند، مانند دیابت خودایمنی، دیابت نوع 1 در افراد مبتلا به مقاومت به انسولین، آنتی بادی های مثبت برای دیابت نوع 2، به عنوان مثال، در کودکان مبتلا به چاقی (که معلوم نیست دیابت نوع 1 است یا دیابت نوع 2)، و دیابت ناشی از دارو در موارد مقاومت به انسولین، دیابت نوع 1 خود ایمنی با پپتیدC پایدار، یا دیابت تک ژنی در افراد چاق.

بنابراین، طبقه بندی فعلی به عنوان راهنمایی برای پیشگیری یا درمان به خوبی عمل نمی کند، و ناهمگونی آسیب شناسی آنچنان که ما می خواهیم روشن نیست، زیرا برای مثال، مقاومت به انسولین بر هر دو نوع دیابت تاثیر می گذارد، التهاب در هر دو مورد وجود دارد، و ژن هایی که نقص ترشح سلول های بتا را ایجاد می کنند در دیابت تک ژنی و احتمالاً در دیابت نوع 2 نیز وجود دارند. می توان ادعا کرد که دیابت نوع 2 مانند یک پس زمینه برای بسیاری از انواع دیابت است که تاکنون آنها را شناسایی کرده ایم و با سایر عواملی که برای یک فرد خاص اتفاق افتاده است، تعامل دارد.

وی ادامه داد: علاوه بر این، مطالعات نشان داده اند که متفورمین می تواند مقاومت به انسولین و حوادث قلبی عروقی را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 دارای چاقی بهبود بخشد. از سوی دیگر، اکثر بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 پس از تشخیص نیازی به انسولین ندارند، به جز بیماران اطفال و آنهایی که آنتی بادی مثبت هستند که به سرعت به انسولین نیاز دارند. علاوه بر این، نوعی ناتوانی در تمایز بین افراد پاسخ ‌دهنده‌ و غیر پاسخ‌ دهنده‌ به تعدیل ‌کننده‌های ایمنی در پیشگیری از دیابت نوع 1 وجود دارد که همه این موارد نشان می ‌دهد که فرآیندهای مختلف بیماری زایی وجود دارند که می‌توانند در انواع مختلف دیابت نقش داشته باشند، به همین دلیل است که بر اساس طبقه‌ بندی فعلی مواردی که به وضوح در یک نوع خاص از این بیماری قرار نمی‌گیرند، در یک گروه قرار داده می شوند، در حالی که بسیاری از افراد با تشخیص یکسان در واقع بیماری‌های بسیار متفاوتی دارند.

به سمت تشخیص دقیق

پرفسور ردوندو توضیح داد که "بیان اختصاری ویژگی های اساسی همه ی این عوامل" اولین گام برای استفاده از پزشکی دقیق در دیابت نوع 1 است، حوزه ای که اقدامات مشخصی در آن انجام می شود. یکی از این اقدامات تعیین شاخص توده بدنی است که در استراتژی پیش‌بینی دیابت که ما در کارآزمایی‌های بالینی استفاده می‌کنیم، گنجانده شده است، زیرا ما می‌دانیم که افرادی باBMI بالا، همراه با سایر عوامل، به وضوح دارای ویژگی های متفاوتی هستند. به همین ترتیب، ما دیده ایم که تپلیزوماب می تواند در پیشگیری از دیابت نوع 1 در افراد دارای آنتی بادی های ضد جزایر و افرادی که دارای ژن DR4هستند، نسبت به کسانی که این ژن و این آنتی بادیها را ندارند موثر باشد، اما در افراد دارای ژن DR3، پاسخ به تپلیزوماب خوب نیست.

سایر پیشرفت‌های اخیر در این راستا شامل شناسایی درمان‌هایی است که می‌توانند ابتلا به دیابت نوع 1 را در افراد دارای آنتی‌بادی مثبت به تأخیر بیاندازند یا حتی از آن جلوگیری کنند، و همچنین توسعه الگوریتم‌ها و مدل‌هایی برای پیش‌بینی اینکه چه کسانی به این بیماری مبتلا می‌شوند، تا درمان‌های پیشگیرانه برای آنها اجرا شود.

پرفسور ردوندو، گفت: هدف استفاده از تمام اطلاعات موجود از هر فرد برای درک علت و پاتوژنز بیماری در یک لحظه معین است، با دانستن اینکه تغییرات در طول زندگی رخ می دهد، و این همچنین در مورد انواع دیگر دیابت نیز صدق می کند. مرحله بعدی کشف و آزمایش استراتژی‌های درمانی متمرکز بر پاتوژنز، با بیشترین تأثیر بالینی در هر بیمار در هر زمان معین است.

ابزارهای تکنولوژیک

پرفسور ردوندو به پیشرفت‌های اخیر در فناوری دیابت، به‌ویژه سیستم‌های نیمه بسته (مانند حسگر/پمپ) اشاره کرد که به نظر او روش کنترل بیماری را به ‌طور اساسی تغییر داده است. او گفت: با این حال، هدف اصلی این است که دیابت نوع 1 قابل پیشگیری یا برگشت پذیر گردد.

پرفسور فرناندو گومز پرالتا، هماهنگ کننده منتخب بخش دیابت در SEENو رئیس بخش غدد درون ریز و تغذیه بیمارستان عمومی سگویا در اسپانیا، در مورد این پیشرفت های تکنولوژیک در سخنرانی خود، با عنوان "فناوری و دیابت: تجربیات بالینی"، گفت: ابزارهای تکنولوژیکی و دیجیتالی زندگی روزمره افراد مبتلا به این بیماری را تغییر داده است. پایش مداوم قند خون و سیستم‌های قلم انسولین، برای مثال، مزایای استفاده ‌کنندگان از درمان با انسولین‌های جدید را افزایش داده است.

او توضیح داد که اکثر سیستم‌ها دسترسی به داده‌های کامل مربوط به کنترل قند خون و درمان دریافتی و به اشتراک گذاشتن آنها را با مراقبان، متخصصان و اعضای خانواده را ممکن می‌سازند. وی گفت: برخی از سیستم های پمپ انسولین و حسگر یکپارچه دارای الگوریتم های انسولین درمانی خودتنظیم هستند که نشان داده شده است که زمان رسیدن به هدف را تا حد زیادی بهبود می بخشند و رویدادهای هیپوگلایسمی را کاهش می دهند.

در مورد پایش مداوم قند خون، دستگاه‌هایی با حسگرهای با دوام تر برای مدت زمان طولانی ‌تر (حداکثر 2 هفته) و با دقت بالا وجود دارد که استفاده از آن را برای بیمار راحت ‌تر کرده است و نیازی به کالیبراسیون، یا اندازه گیری آزار دهنده ی گلوکز خون مویرگی، ندارد.

پرفسور گومز، گفت: در مورد تجویز انسولین، پیش بینی می شود که در آینده، برخی از مدل ها ویژگی های بسیار جالبی داشته باشند. سیستم‌های یکپارچه حسگر قند خون حلقه بسته و پمپ انسولین که بدون نیاز به هیچ کاری از سوی کاربر، الگوریتم‌های خود تنظیمی دارند، بسیار مؤثر و ایمن هستند و به وضوح کنترل قند خون را بهبود می‌بخشند.

او افزود: برای بیماران تحت درمان با انسولین، قلم‌های متصل به سیستم حسگر قند خون، امکان ادغام اطلاعات دینامیک قند خون با دوزها و همچنین ادغام ابزارهای پشتیبانی کاربر برای تنظیم انسولین را فراهم می ‌کنند.

پرفسور گومز تاکید کرد که چالش آینده کاهش شکاف دیجیتالی است تا ظرفیت و انگیزه ی دسترسی به این گزینه ها افزایش یابد. در سال‌های آینده سیستم‌های بهداشتی با هزینه‌های قابل توجهی مواجه خواهند شد تا این سیستم‌ها را در اختیار همه بیماران قرار دهند و لازم است منابع مادی و انسانی بیشتری در اختیار سیستم‌های بهداشتی قرار گیرد تا با خدمات و واحدهای غدد درون ریز و دیابت ادغام شوند.

منبع:

https://www.medscape.com/viewarticle/985706?src=&icd=login_success_email_match_norm